اورانیوم بیست درصد را برای کارهای صنعتی، تاسیساتی و پزشکی نیاز داشتیم
هر چه کردیم ندادند
گفتیم خودمـــان می سازیم
در جلسه ی مذاکره همه خندیدند
بعد از مذاکره، جلسه ای با بعضی از دانشمندان هسته ای تشکیل داده شد
همه می گفتند غیرقابل دستیابی است و فرمولش تنها در اختیار آمریکاست
اما کاری بود که می بایست می شد
چک سفید امضا دادند به دکتر شهریاری و با اصرار بسیار...
بعد از مدتی در خبرها پیچید که ایران غنی سازی بیست درصد را انجام داده است
دکتر شهریـــاری کار خود را کرده بود
چک را اما پس داد
گفت آدم باید در زندگی اش یک کاری بگذارد برای خدا بکند
مدتی بعد تـــرور شد
دیگر بایـــد صدایش می زدیم شهیـــد شهریـــاری
هشتـــم آذر بود انگار
.......
فردا صبح سعیده سر یکی از کلاس ها بغل دستم نشسته بود و تعریف می کرد که دیروز مادرش چه قدر تلاش کرده تا دختر 16 ساله ی دکتر شهریاری را که تازه به مقام شهادت رسیده بود از تلویزیون دور نگه دارد...
سعیده گریه می کرد...
عارفه هم...
می گفت زهرا همان صبح هشت آذر پشت سر پدرش نماز جماعت خوانده...
بعد از آن دیدن نام دختر شهید، در میان نفرات برتر کلاس از افتخارات مدرسه مان بود....
.....
همین....